این روزها کاغذ در ایران طلای سفید است. قیمت هر بند کاغذ تحریر سفید خارجی در ابعاد ۹۰ در ۶۰ با وزن ۷۰ گرم در بازار تهران به مرزی آنسوی ۵۸۰ هزار تومان رسیده که نشان از گرانی یکباره ۳۰۰ هزارتومانی طی مدت یک ماه دارد.
طی دو سال گذشته قیمت کاغذ روند صعودی را طی کرده، اما در بازه زمانی فروردین ۹۹ تا امروز، جهشهایی ناگهانی و سرسامآور را تجربه کرده است.
با این حساب حالا کاغذ برای مصرفکنندگان آن که بیشتر مراکز چاپ و نشر و در نهایت جامعه فرهنگی و کتابخوان هستند، تبدل به کالایی غیرقابل دسترس شده، به این دلیل؛ نه بازار کتاب کشش افزایش قیمت بیش از این را دارد و نه بازارهای دیگری که یک سر آنها به قیمت کاغذ وصل است.
به قول فعالان بازار حالا دیگر کار خوابیده و وقت نشستن کنج خانه، فکر کردن به چکهای برگشتی و غصه خوردن برای روزها و سرمایههای از دست رفته است.
ابتدای راه گرانی کاغذ در ایران
اواسط سال ۹۷ که تحریمهای اقتصادی تأثیرش را بر بازار کاغذ گذاشت، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری اتحادیه ناشران تلاش کرد، با درنظرگرفتن سهمیه کاغذ دولتی به کمک ناشران بیاید. اما ناهماهنگی و ضعفهای ساختاری در نحوه توزیع کاغذ باعث شد، ناشران از کاغذ ارشادی نتوانند استفاده کنند و همچنان ناچار به خرید از بازار آزاد باشند. همین موضوع باعث گرانی ۳۰ درصدی قیمت پشت جلد کتاب و هرآنچه نیاز اولیهاش کاغذ بود، شد.
از سویی فروش کاغذ سهمیهای که مناسب برای چاپ کتاب نبود، در بازار آزاد معضلی شد که روند کنترل قیمت کاغذ را کند کرد. از اینرو زمانی که ارز دولتی ۴۲۰۰ تومانی تصویب شد و به واردات کاغذ نیز اختصاص یافت، اتحادیه ناشران با ایجاد سامانهای تلاش کرد نحوه دریافت و چگونگی مصرف کاغذ را مدیریت کند. وزارت ارشاد هم از وارد کنندگان دعوت کرد با واردات کاغذ و استفاده از ارز دولتی به کمک این بازار بیایند. کاری که ابتدای رانت و فسادی بزرگ شد.
ناشران در این سامانه موظف بودند نحوه مصرف کاغذ سهمیهای دریافتی خود را ثبت و قبل از توزیع اجازه دهند توسط ناظران اتحادیه بررسی شود. همان زمان برخی از کاغذ فروشان راسته ظهیرالاسلام اعلام کردند، بازهم شاهد فروش و معاوضه کاغذ سهمیهای در بازار آزاد هستند.
اتحادیه نیز هر روز وعده برخورد با ناشران متخلف را میداد، اما این وعدهها برای کاستن از التهاب بازار بود. به این دلیل که کار از پایبست مشکل داشت. واردکنندگان کاغذ برای سوداگری جنس بیکیفت وارد بازار کردند و طبق معمول توزیع منافع آن میان دستاندرکاران، مانع شد کسی ایشان را بابت این موضوع از روز نخست، بازخواست کند.
دوبرابر شدن قیمت کاغذ در سال ۹۸
سال ۹۸ در حالی به آخرین روزها رسید که قیمت کتاب۳۰۰ صفحهای که سال قبل ۲۹۰۰۰ هزار تومان بود و در سال ۹۷ نهایتاً به ۳۹۰۰۰ تومان رسیده بود، حالا بر پشت جلد قیمت حدود ۴۸۰۰۰ تومان را میدید. کاسته شدن از توان خرید جامعه و قیمت بالای کتاب سبب شد، تیراژ کتابها از ۱۰۰۰ یا ۵۰۰ نسخه به حدود ۲۰۰ نسخه سقوط کند.
اما این پایان ماجرا نبود. افزایش سرسامآور قیمت کتاب، افزایش دوبرابری سایر هزینههای تولید از جمله تونر، سلفون، مقوای جلد و چسب صحافی در کنار افزایش دستمزد و اجاره محل و… در اواخر سال ابتدا کمر بسیاری از ناشران کوچک را شکست. سپس باعث راهافتادن موج بزرگ تعطیلی کتابفروشیها در ایران شد.
بحران بازار کاغذ و تسری آن در بازار کتاب با آغاز همهگیری کرونا عملاً کار بخش زیادی از بنگاههای چاپ و نشر ایران را یکسره کرد. رسماً این بازار ورشکست شد و حتی ناشران بزرگ اعلام کردند دیگر کار در آن اقتصادی نیست و روند انتشار آثار را یا متوقف کردند و یا آنقدر کم کردند که با توقف تفاوتی نداشت.
سال ۹۹ تشدید بحران کاغذ، مرگ نشر
آغاز سال ۹۹ بازار کاغذ و در نتیجه آن کتاب، التهابی تازه را تجربه کرد. التهابی که در آن زمان سید حسن میرباقری، رئیس انجمن واردکنندگان کاغذ و مقوا معتقد بود حبابی بیش نیست و با وارد شدن کاغذهایی که تاجران دریافتکننده ارز دولتی در حال وارداتش هستند، بازار دچار ریزش قیمتها خواهد شد.
اتفاقی که نه تنها رخ نداد، بلکه در خرداد ۹۹ با جهش قیمت دوباره کاغذ همه رکوردهای قبلی افزایش قیمت را یکشبه جابهجا کرد. شگفتانگیزتر این بود که با وجود تعطیلات ناشی از کرونا و برگزار نشدن نمایشگاه کتاب در بهار ۹۹ بازهم کاغذ به میزان کافی در بازار موجود نبود و اینطور گرانی پشت گرانی کمر شکسته بازار را بیش از گذشته خم میکرد.
ماجرا به حدی عجیب بود که معاون فرهنگی وزارت ارشاد ناچار شد افشا کند دو نفری که ۲۴ میلیون یورو برای واردات کاغذ دریافت کردهاند، اصلاً وجود خارجی ندارند. سخنانی که تنها نمک بر زخم ناشران نبود. نشان از این داشت که توزیع ارز معروف به «ارز جهانگیری» تا کجا فساد را در دامن ایرانیها گذاشته است.
کاغذی که دو سال پیش بعد از گرانیها نهایتاً بندی ۹۰ هزار تومان قیمت داشت، حالا به نزدیک ۳۰۰ هزار تومان برای هر بند رسیده بود. جامعه و مخاطبان کتاب نیز دیگر به نخریدن کتابها با قیمت جدید و مشاهده لیبلهای تغییر قیمت بر روی قیمتهای قبلی عادت کرده بودند. کتاب ۳۰۰ صفحهای در این وضع دیگر نه با قیمت ۴۸۰۰۰ هزار تومان اول سال که حتی با قیمت ۵۵۰۰۰ هزار تومان هم چاپش برای ناشران مقرونبهصرفه نبود.
در این میان بسیاری از ناشران خصوصی و کوچک دفاتر خود را بستند. ناشرانی که تلاش کرده بودند در این اوضاع به هر ترتیب کار خود را ادامه دهند. خواستهای که محقق نشد. از اواسط بهمنماه ناگهان قیمت کاغذ رشد صددرصدی را تجربه کرد و این بار مرز ۶۰۰ هزار تومان را نیز برای هر بند رد کرد.
شوک هولناکی که به معنای خاکستر شدن ویرانه صنعت نشر ایران بود. این بار اما هیچکس نتوانست گرانی کاغذ را پای افزایش قیمت ارز بگذارد. چراکه این رشد قیمت دقیقاً در روزهایی اتفاق میافتد که قیمت ارز روندی نسبتاً کاهشی را تجربه کرد. همچنین بهخاطر اعلام برگزار نشدن نمایشگاه کتاب در بهار ۱۴۰۰ بازار چاپ نیز هیجانی برای خرید کاغذ نداشت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
فساد بزرگ در بازار کتاب ایران
برخی در روزهای نخست گمان کردند، شاید برگزاری انتخابات شوراهای شهر و ریاستجمهوری در سال آینده، دلیل افزایش قیمت کاغذ و انبار آن جهت چاپ اقلام تبلیغاتی باشد. اما با اعلام وزارت کشور در خصوص ممنوع بودن هرگونه تبلیغات میدانی و تجمع جهت انتخابات سال آینده و انجام تبلیغات صرفاً در فضای مجازی و صداوسیما و ارزان نشدن کاغذ و همچنان کمیاب بودن آن، این احتمال نیز منتفی شد.
فعالان صنعت نشر، چاپخانه و فروشندگان کاغذ در بازار ظهیرالاسلام در این زمان نظری در خصوص گرانی کاغذ داشتند که روشن میکرد باز هم پای شبکه فساد و رانت در میان است.
آقای یحیوی از فروشندگان ظهیرالاسلام معتقد است «برخلاف ادعای اتحادیه ناشران که گفته بود با ایجاد سامانه ثبت کاغذ سهمیهای امکان فروش کاغذ سهمیهای به بازار آزاد را گرفته، ما در طول دو سال گذشته هنوز هم شاهد ورود کاغذ سهمیهای به بازار بودیم. مسئلهای که خودش به عدم افزایش کاغذ کمک میکرد، اما با قطع ناگهانی کاغذ سهمیهای در یکی دو ماه گذشته بازار دچار التهاب شد.»
یحیوی دلیل این توقف را شایعاتی مبنی به مشکل خوردن واردات کاغذ توسط واسطهها و تاجران طرف قرارداد اتحادیه ناشران دانست، اما حاضر به دادن اطلاعات بیشتر نشد.
در این میان اعضای هیئت رئیسه اتحادیه ناشران نیز حاضر به پاسخگویی نبودند و تنها به گفتن اینکه مشکل بهزودی رفع میشود اکتفا کردند. برای آنکه بدانیم آیا واقعاً مشکلی در توزیع کاغذ سهمیهای به وجود آمده یا مسئله چیز دیگری است باید با فعالان «کف بازار» کاغذ صحبت کرد.
آقای «ن» از فروشندگان قدیمی کاغذ میگوید: «در بازار شایعهای شده گویا یکی از واردکنندگان طرف قرارداد اتحادیه ناشران پس از دریافت مبالغ حوالههای صادر شده فرار کرده است.»
آقای «ن» از رقمی صحبت کرد که در کنار رقم ارز دولتی تخصیص یافته به این بازار که ناپدید شده بود به حدود «۶۰ میلیون دلار» میرسد.
انکار، راه حل مسئولین وزارت ارشاد
مقامات رسمی هنوز این گزارشها را تایید یا تکذیب نکردهاند، اما عدم اطلاعرسانی مسئولان و دستگاههای ذیربط در این خصوص به خودی به خود میتواند دلیل تشدید التهاب بازار کاغذ در ایران باشد. بازاری که سالها مافیایی ده تا پانزده نفره بر آن حکمرانی میکردند و حالا پای شبکه سیاه ارز بگیران دولتی هم به آن باز شده است.
اما در این اوضاع در کنار التهاب بازار کاغذ، در صورت تایید اخبار فساد، باید منتظر تبعاتی باشیم که همچون بمبی در بازار نشر عمل خواهد کرد. چراکه امکان دارد پای بسیاری از مدیران وزارت ارشاد، قدیمیهای این بازار و اعضای سرشناس اتحادیه را نیز به عنوان عوامل کارساز به میان بکشد. این در حالی است که اعضاء اتحادیه مدام میگویند به زودی حباب میترکد. به زودی که با گذشت بیش از دو سال هنوز زمان آن نرسیده است.
اما وقتی از نو با فروشندگان در ظهیرالاسلام و برخی از چاپخانههای حوالی بهارستان صحبت میکنیم، آنها با تأیید شایعه «جابه جا شدن چند ده میلیون یورو پولی که باید با آن کاغذ وارد میشد و در عوض ناپدید شده است»، راهی را نشان میدهند که یک خروجی دارد؛ تبانی، فساد و انکار.
آقای شرفی از چاپخانهداران تهران میگوید: «متأسفانه با اعطای ارز دولتی به واردکنندگان کاغذ ما شاهد ظهور واردکنندگانی بودیم که تا پیشازاین اصلاً نامی از آنها نشنیده بودیم. دولت به جای اینکه ارز دولتی را در اختیار واردکنندگان قدیمی و شناخته شده بگذارد ارز را در اختیار افراد یا شرکتهایی گذاشت که گویی یکشبه تبدل به واردکننده کاغذ شدهاند، طبیعی است هرجا پای رانت وسط باشد تخلف و فساد هم آنجا دیده میشود»
او دلیل اینکه اتحادیه ناشران و وزارت فرهنگ و ارشاد به طور شفاف در این زمینه اعلام موضع نمیکنند را اینطور بیان کرد: «چون خود قرارهای بسته شده برای واردات کاغذ سهمیهای ناشران کلی حرف و حدیث در خود دارد و مشخص نیست طرفهای قرارداد با چه کسانی داخل مجموعه ارشاد و اتحادیه ضد و بند داشتهاند»
اتحادیه ناشران و وزارت ارشاد پاسخگو نیستند و بازار دچار التهاب ناشی از شایعه و نبود کاغذ است. ناشران و مصرفکنندگان هم سردرگم هستند و نمیدانند قرار است چه اتفاقی رخ دهد.
در این میان باید منتظر باشیم بهزودی همان کتاب ۳۰۰ صفحهای دیگر نه ۵۵ یا نهایتاً ۶۰ هزار تومان که بهاحتمال فراوان با این قیمت کاغذ به رقمی حدود ۹۰ هزار تومان برسد.